loading...
رسانه یارگمنام | شَبَكَةَ حَبیبَ الْمَجْهول | Yargomnam.ir
پیج اینستاگرام رسانه یارگمنام
http://up.yargomnam.ir/view/1801591/inesta-new-yargomnam.jpg

تمامی یارگمنامی ها لطفا پیج اینستاگرام یارگمنام را دنبال کنید.

رسانه یارگمنام در اینستاگرام

farzin بازدید : 182 یکشنبه 14 آذر 1395 نظرات (0)

باسلام امروز درخدمتتون هستیم با پستی دیگر درباره با شهادت امام حسن عسکری (ع) که مصادف با ٨ ربيع الاول است حال برای شما مخاطبین عزیز اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) را اماده کرده ایم که در ادامه میتوانید مشاهده کنید !

 پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
 
پسری اشک فشان است به حال پدرش
 
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
 
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
 
پسری را که بود نبض دو عالم در دست
 
شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش
 
حسن العسکری از زهر جفا می سوزد
 
حجةابن الحسن از غم شده گریان به برش
 
چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن
 
که خداوند نگه دارد و از هر خطرش
 
دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز
 
کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش
 
خانه را که عدو دست به غارت زده است
 
اتش ظلم بر افروخته از بام و درش
 
آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
 
 غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش
 
آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست
 
بار الها که مؤید نفتد از نظرش 

 
از ما زمینیان به شما آسمان سلام
 
مولای دلشکسته امام زمان سلام
 
این روزها هزار و دو چندان شکسته ای
 
حالا کجای روضه بابا نشسته ای
 
رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت
 
قربان ریشه های نخ شال گردنت
 
آماده می کنی کفن و تربت و لحد
 
مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد
 
گویا دوباره بی کس  و بی یار وخسته ای
 
این روزها کنار دو بستر نشسته ای
 
انگار غصه دار جراحات سینه ای
 
گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای
 
یک بار فکر زهر و دل پر شراره ای
 
یک بار فکر واقعه گوشواره ای
 
با این که بر سرِ پدرِ دیده بسته ای
 
اما به یاد مادر پهلو شکسته ای
 
آن مادری که بال و پرش درد می کند
 
هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند
 
هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد
 
هم آسمان روسریش پر ستاره شد
 
دو ماه و نیم کار حسن مو شکافی و
 
دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و...

سلام ما به تو و سامرای اطهر تو
سلام ما به حرمخانه منور تو
 
سلام بر تو و  برحُرمتت که جبرائیل
جبین گذاشته بر آستانه در تو
 
سلام ما به تو ای عسکری لقب که خدا
نهاده خیل ملک را معین و عسکر تو
 
سلام ما به شکوه و به شوکت و قدرت
که آگه ست از این قدر و جاه داور تو
 
قسم به عمر کمت ای گل بهشت رسول
دوباره زنده شده یاد عمر مادر تو
 
سلام ما به دل پاره پاره ات هردم
سلام اهل سماواتیان به پیکر تو
 
سلام ما به تو و آن گلی که از داغت
شرر گرفته دل او کنار بستر تو
 
ز بس که رعشه بجانت فتاده بود از زهر
به دست او شده سیراب لعل اطهر تو
 
صدای آیه امن یجیب می آید
بپاس آن گل درد آشنا و  مضطر تو
 
برای روز ظهورش تو خود دعائی کن
که مستجاب شود هر دعا ز محضر تو
 
به روز حشر "وفائی" کجا غمی دارد
اگر که ثبت شود نام او به دفتر تو
***سید هاشم وفائی***
امروز دیگر سامرا مثل یتیمی
امروز دیگر سامرا آقا نداری
 
در آسمان آفتابی نگاهت
آن گنبدی که داشتی حالا نداری
**
دیروز از بال و پر پروانه تو
دیدیم زیر خاک ها خاکسترش را
 
عیبی ندارد مرقدت گنبد ندارد
جبریل می سازد برایت بهترش را
**
ای کاش در اینجا مجالی دست میداد
پای گلوی بیصدای تو بمیرم
 
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم میخواست جای تو بمیرم
**
با چشم هایی که کبود و تار هستند
روی پسر را بیش از این دیدن محال است
 
ای تشنه لب با لرزش دستی که داری
آب از لب این ظرف نوشیدن محال است
**
وقتی لب این کاسه پر آب آقا
بر آستان تشنه ی دندانتان خورد
 
از شدت برخورد این ظرف سفالی
انگار لب های کبودت خیزران خورد
***علی اکبر لطیفیان***
غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه
عکس خرابی حرم، آتیش به جونم میزنه
 
گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات
خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟
 
شب شهادت آقا، میخوام یه آرزو کنم
کاشکی می شد با مژه هام، مرقدت جارو کنم
 
آقا بذار که جونمو ،با هروله فدات کنم
آقا بذار که روم بشه، تو قیامت صدات کنم
 
سینه زدن با عاشقات، نماز مستی منه
این سینه ی خسته باید، یه روز برا تو بشکنه
 
تو حلقه ی سینه زنی، وقتی برات شور می گیرم
پاک میشه زنگار دلم، آینه میشم نور می گیرم
 
این گریه ها روز حساب، توشه ی کوله بارمه
این سینه کبود شده، مدال افتخارمه
 
بندگی رو یادم دادی، با راه و رسم نوکریت
معنی عشق فهمیدم، با اون نگاه دلبریت
 
معجزه کردی آقا جون، که عاشق خدا شدم
یه تیکه مس بودم که با، نگاه تو طلا شدم
***وحید قاسمی***
 
امروز با تمام توان گریه می کنیم
همراه با امام زمان گریه می کنیم
 
در پشت دسته های عزا سوی سامرا
در لابلای سینه زنان گریه می کنیم
 
شاید نماز ظهر رسیدیم در حرم
آن لحظه با صدای اذان گریه می کنیم
 
آقا اگر به مرقدشان راهمان دهند
در روضه ی مبارکشان گریه می کنیم
 
در غصه اسارت مردی که سالها
از او نبوده نام و نشان گریه می کنیم
 
بر لحظه ای که آب طلب کرد آن امام
ما نیز یاد تشنه لبان گریه می کنیم
 
هم در گریز روضه موسی بن جعفریم
هم یاد آن شکنجه گران گریه می کنیم
 
هم در مسیر کوفه و هم در مسیر شام
با روضه های عمه شان گریه می کنیم
 
خیلی به پیش چشم من این صحنه آشناست
وقتی نشسته ایم چنان گریه می کنیم
 
شبهای جمعه نیز همین گونه کربلا
ما پا به پای مادرمان گریه می کنیم
 
اذن دعا دهید که پایان روضه است
تا انتهای مجلستان گریه می کنیم
 
در ذکر «یا حَمیدُ بِحَقِ مُحَمَّد»یم
تا می رسیم آخر آن گریه می کنیم
***امیر حسین الفت***

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
کانال سایت یارگمنام
http://up.yargomnam.ir/view/1839346/channel-telegram-ver2.jpg
با عضویت در کانال تلگرام سایت فرهنگی مذهبی یارگمنام می توانید از آخرین پست های سایت
با خبر شوید و بلافاصله با مدیریت ارتباط برقرار کنید.
رسانه یارگمنام در تلگرام

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • جدیدترین های گالری تصاویر
    آمار سایت
  • کل مطالب : 555
  • کل نظرات : 1037
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 2024
  • آی پی امروز : 79
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 86
  • باردید دیروز : 26
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 112
  • بازدید ماه : 1,874
  • بازدید سال : 9,774
  • بازدید کلی : 1,621,750
  • بخش مدیریتی
    کمک مالی
    با سلام خدمت شما بازدید کننده گرامی.
    اگر شما قصد کمک مالی به سایت فرهنگی
    و مذهبی یارگمنام را دارید می تونید با کلیک
    بر روی عکس زیر به صفحه کمک مالی بروید
    و در آن جا توضیحات مربوطه را بخوانید.
    یا علی مدد

    ورود به صفحه کمک مالی