loading...
رسانه یارگمنام | شَبَكَةَ حَبیبَ الْمَجْهول | Yargomnam.ir
پیج اینستاگرام رسانه یارگمنام
http://up.yargomnam.ir/view/1801591/inesta-new-yargomnam.jpg

تمامی یارگمنامی ها لطفا پیج اینستاگرام یارگمنام را دنبال کنید.

رسانه یارگمنام در اینستاگرام

admin بازدید : 1440 پنجشنبه 22 مرداد 1394 نظرات (9)
اگر دلتون شکست ما را هم دعا کنید.التماس دعا.دختر بی حجابی بودم..... کلا اعتقادی به حجاب نداشتم......به محرم و نا محرم.به حجاب .... برام بی اهمیت بود........ سفت و سختم پای خواستم بودم.اصلا علاقه ای به چادر نداشتم. حس میکردم بی کلاس و بی پرستیژ میشم.

کل تفریحاتمون تو مهمونی و دور همی و خرید و اینجور چیزا خلاصه میشد..
کاری نداشتم آرایشم مناسبه یانه....
مشهد زیاد قسمتم میشد ....میرفتم حرم..
یه چادر الکی سر میکردم و زیارت و بعد تو مرکز خریدا می چرخیدم
یادم میرفت اصل قضیه چیه .. .
نزدیک روز پدر بود روز ولادت حضرت علی (ع) قرار شد خانوادگی بریم ترکیه
کلی برنامه ریزی کردیم که همه شهراش رو بریم
یه هفته مونده بود به سفر
نمیدونم چرا..ولی یهو به دلم افتاد
پیش خودم گفتم
اگه بهت بگن جای ترکیه برو کربلا میری؟
کلی واسه سفرم برنامه ریزی کرده بودم خرید و تفریحو..
تو دلم گفتم اگه بگن برو کربلا میرم!
آخه یه دوست امام حسینی پیدا کرده بودم که از کربلا زیاد میگفت بهم
یهو تلفن خونمون زنگ خورد داداشم گفت:
ساناز یه کاروان داره میره کربلا یه هفته دیگه
گفتن جای خالی داره؛میری؟
هنگ بودم پشت تلفن .....بخدا گریم گرفت
گفتم حتما...معلومه که میرم
به مامان و بابا و خواهرم گفتم:
من ترکیه نمیام .....میخوام برم کربلا!
مادربزرگم حدود 87 سالش بودو قسمتش نشده بود.گفتم میبرمش با ویلچر..
من باید برم کربلا!
باید! ......به دلم افتاده......
خواهرم گفت نمیام و ترکیه مو کنسل نمیکنم.
گفتم هرکی میخواد بره ترکیه بره.من میرم کربلا
پدر و مادرم وقتی اشتیاق مو دیدن همراهیم کردن
خواهرمم دید اینجوریه گفت بعدش میریم ترکیه
در عرض۶ روز راهی کربلا شدم…
نمیدونستم چجور جاییه،کلی لباس و کفش و وسایل خوب بردم.
میگفتم یه روز اینو میپوشم یه روز اونو
وقتی رفتم....
کدوم مد؟کدوم تیپ؟ .
روز ولادت امام علی (ع) نجف
ولادت امام جواد الائمه (ع) کاظمین
نیمه رجب کربلا
پنجشنبه شب کربلا
خدای من کجا بودم...با ویلچر مادربزرگم همه جا رفتیم.سفر سختی بود..روزی ۵،۶ بار میرفتم حرم امام حسین.
روزی۳،۴ساعت بیشتر نمیخوابیدم
همش بی دلیل گریه گریه…
اصن نمیدونم چه حالی بود...
من فقط گریه میکردم
یه حاج آقایی تو کاروانمون بود
بهش گفتم حاج آقا من دختر بی حجابی بودم..ساز می زدم...الان از همه چی افتادم...
گفت :من حاضرم قسم جلاله بخورم تو نظر کرده امام حسینی…
آقا اینو که گفت من گریه گریه...
گفتم از آقام امام حسین حجاب میخوام
زیر قبه امام حسین نماز خوندم...اول واسه اون دوستی که منو کنجکاو و کربلایی کرد..
دوم واسه اینکه بهم اراده بده با حجاب شم.
هی درگیر بودم
انتخاب سختی بود
واقعا حجاب برام سخت بود
اما روز آخر دیگه تصمیم گرفتم برگردم ایران چادرمو زمین نذارم
گفتم یا امام حسین به عشق تو چادری شدم...حس میکنم خودت با دستای خودت
چادر سرم کردی
از نجف چادر خریدم و ایران که اومدم اون چادرو سرکردم
الان دیگه توبه کردم.هر روز سر نمازم از امام حسینم میخوام منو تو این راه ثابت قدم نگه داره
کربلا بودم ازحرم حضرت عباس اومدم بیرون که برم حرم امام حسین
یه جوونی بهم برگه داد گفت پنجشنبه مهمون حضرت عباسین
کلی گریه کردم ازخوشحالی
رفتم حرم امام حسین
تا ۳ شب اونجا بودم
روبروی ضریح آقا نشسته بودم کیفم کنارم بود
بلند شدم برم...رسیدم جلوی دردیدم کیفم نیست
کیفمو دزدیدن ......پولش مهم نبود
میدونی چی عذابم داد؟
اینکه اون برگه توکیفم بود
ازحرم تاهتل گریه میکردم.ضجه میزدم .....همه بهم نگاه میکردن
مامانم گفت پولت رفت فدای سرت.گریه نداره؛
گفتم مامان اون برگه شام توکیف بود
تا ۵ صبح گریه کردم و گفتم یا امام حسین میدونم
بی لیاقت بودم که اون برگه رو ازم گرفتین
ساعت ۵ صبح پا شدم رفتم رستوران هتل صبحانه بخوریم که بریم ۲ روز نجف و برگردیم
یهو دیدم یه خانم اومد گفت کیفت رودر حرم امام حسین آویزون بوده
بیا این کیفت...........کیفو باز کردم
هیچی تو کیفم نبود..........،جز اون برگه..

هممون گاهی همینجور غافلگیر میشیم ولی میشه کربلا باشه؟؟

منبع:سایت فرهنگی مذهبی یارگمنام

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط حسین در تاریخ 1395/03/17 و 2:49 دقیقه ارسال شده است

خیلی عالی بود ممنون
پاسخ : ممنونم از دیدگاهتون.

این نظر توسط sanaz در تاریخ 1395/02/02 و 3:38 دقیقه ارسال شده است

slm man sanaze karbaleiam
پاسخ : سپاس از دیدگاهتون ♥

این نظر توسط ن در تاریخ 1394/11/25 و 14:08 دقیقه ارسال شده است

لایک به منم سربزنید
پاسخ : سپاس از دیدگاهتون ♥

این نظر توسط ندا در تاریخ 1394/07/22 و 20:20 دقیقه ارسال شده است

سلام عالی بود. با اجازتون کپی کردم البته با ذکر منبع
پاسخ : تشکر از نظرتون.اشکال ندارد

این نظر توسط احسان در تاریخ 1394/05/23 و 17:51 دقیقه ارسال شده است

خیلی تکون دهنده بود!

عالی

دستت طلا احسان جان
شکلک
پاسخ : تشکر از حمایتت احسان عزیز

این نظر توسط مصطفی در تاریخ 1394/05/23 و 11:17 دقیقه ارسال شده است

با سلام وخسته نباشین احسنت خیلی عالی بودخستخ نباشین اجرتون با آقا امام حسین
پاسخ : تشکر از حمایت و دیدگاهتون مصطفی جان.روزی هممون ان شالله کربلا!باز هم به ما سر بزنید.

این نظر توسط amir_reza در تاریخ 1394/05/22 و 21:41 دقیقه ارسال شده است

تشکر خیلی جالب و آموزنده بود
پاسخ : تشکر از حمایتت امیر جان.

این نظر توسط مائده خانوم در تاریخ 1394/05/22 و 21:32 دقیقه ارسال شده است

خیلی خیلی زیبا بود واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم ،ممنون از سایت خوبتون!
پاسخ : تشکر از شما یارگمنامی عزیز که هر روز ما رو رصد می کنید.

این نظر توسط Mahdi در تاریخ 1394/05/22 و 16:59 دقیقه ارسال شده است

خیلی جالب بود
بازم از این داستانا بذارید
ممنون
پاسخ : تشکر از دیدگاهتون.چشم


کد امنیتی رفرش
کانال سایت یارگمنام
http://up.yargomnam.ir/view/1839346/channel-telegram-ver2.jpg
با عضویت در کانال تلگرام سایت فرهنگی مذهبی یارگمنام می توانید از آخرین پست های سایت
با خبر شوید و بلافاصله با مدیریت ارتباط برقرار کنید.
رسانه یارگمنام در تلگرام

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • جدیدترین های گالری تصاویر
    آمار سایت
  • کل مطالب : 555
  • کل نظرات : 1037
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 2024
  • آی پی امروز : 362
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 466
  • باردید دیروز : 26
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 492
  • بازدید ماه : 2,254
  • بازدید سال : 10,154
  • بازدید کلی : 1,622,130
  • بخش مدیریتی
    کمک مالی
    با سلام خدمت شما بازدید کننده گرامی.
    اگر شما قصد کمک مالی به سایت فرهنگی
    و مذهبی یارگمنام را دارید می تونید با کلیک
    بر روی عکس زیر به صفحه کمک مالی بروید
    و در آن جا توضیحات مربوطه را بخوانید.
    یا علی مدد

    ورود به صفحه کمک مالی