هم اکنون صدای الله اکبر امام زمانم را می شنوم.
خیلی خوشحالم.یه حس خیلی خوبی دارم که بالاخره امامم اومد.ولی اخه ...
اخه من چیزی ندارم که تقدیم امامم بکنم.بزار برم تو کوچه یه سری بزنم.
عه.نصرت خانوم عکس بچشو گرفته.بزار ببینم کدوم بچشه؟آقا مصطفاست.همون شهیدی که چند سال منتظرش بود ولی هنوز نیومده.
ای وای خدا.من چی کار کنم پس؟هر کی رو که می بینم یه چیزی داره واسه امام زمان می بره تا خوشحالش کن و بگه که واسه ظهور زحمت کشیده.اخه نماز خوندن رو ببرم چی بگم؟نمازی که بعضی وقتا تند تند خوندم .
خمس و زکات هم که معلوم نیست چطوری دادم.روزه ها هم که یکی در میون.ولش کن پیش آقا نمی رم ... می ترسم !!!!!!!!
یک داستان کوتاه از خودم واستون نوشتم.شاید شرح حال خیلی از ماها تو این دوران بد در زمان ظهور باشه.واقعا ما چه کاری کرده ایم برای ظهور!؟
سعی کنیم تمامی فکر و ذهنمو اختصاصی بدیم به ظهور منجی بشریت!سعی کنیم هر کاری می کنیم در هدف ظهور باشه.اونوقته که می تونیم روز ظهور سربلند بریم پیش امام زمان خودمون.
تلاش کنیم تا بتوانیم جزء نیکوکاران در راه حق باشیم.ان شالله ...
منبع:سایت مذهبی یارگمنام