loading...
رسانه یارگمنام | شَبَكَةَ حَبیبَ الْمَجْهول | Yargomnam.ir
پیج اینستاگرام رسانه یارگمنام
http://up.yargomnam.ir/view/1801591/inesta-new-yargomnam.jpg

تمامی یارگمنامی ها لطفا پیج اینستاگرام یارگمنام را دنبال کنید.

رسانه یارگمنام در اینستاگرام

mobin بازدید : 179 شنبه 01 خرداد 1395 نظرات (0)

ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، اشعاری زیبا برای شما گرد آوری کرده ایم که امیدواریم خوشتون بیاد با یارگمنام همراه باشید.

در غم هجر رخ ماه تو در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم
 
شب هجران تو اخر نشود رخ ننمایی
در همه دهر تو در نازی و ما گرد نیازیم
 
آید آن روز که در بازکنی پرده گشایی
تا به خاک قدمت جان و سر خوش بیازیم
 
به اشارت اگرم وعده دیدار دهد یار
تا پس از مرگبه وجد آمده در ساز و نواییم
 
گر به اندیشه بیاید که پناهی سا به کویت
نه سوی بتکده رو کرده و نه راهی حجازیم
 
ساقی از آن خم پنهان که ز بیگانه نهان است
باده در ساغر ما ریز که ما محرم رازیم
 
---------------------
 
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است 
  جان را هوای از قفس تن پریدن است
 
از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان 
بانگ جرس ز شوق به منزل رسیدن است
 
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم 
باری علاج شکر، گریبان در یدن است
 
شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
 
سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی 
 مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
 
بگرفته آب و رنگ ز فیض حضور تو
 هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است
 
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
 
آن را که لب به جام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است
 
---------------------
 
زهی جمال رخش کرده پرتو افشانی
به ماه چارده و آفتاب رخشانی
 
زهی ولی خدا قطب عالم امکان
جهان جود و کرم پیشوای یزدانی
 
ظهور قدرت دادار حجت بن حسن
که ظاهر است از او کبریای سبحانی
 
نجات امت مظلوم و خلق مستضعف
امید مردم محروم و فیض رحمانی
 
سپهر مجد و شرف شمس آسمان جلال
جمال غیب ابد شاه ملک امکانی
 
اگر چه پر شده عالم زفتنه و زفساد
مسلط اند به دنیا جنود شیطانی
 
به نام صلح و دموکراسی و وطن خواهی
زنند ضربه به شخصیت مسلمانی
 
گرفته است بشر راه انحراف و خطا
به هر مکان نگرم تیره است و ظلمانی
 
بگیرد ار همه اقطار محنت ایام
شب فراق شود هر چه بیش طولانی
 
بمان به جا و مشو ناامید چون آید
امام و منجی کل مقتدای پایانی
 
سلیل احمد مرسل همان کسی که خدا
عطا نموده به او منصب جهانبانی
 
جهان نجات دهد از فساد و استکبار
دوباره زنده کند راه و رسم انسانی
 
در آورد همگان زیر پرچم اسلام
نظام می نبود جز نظام قرآنی
 
ظهور می کند و می کند اساس ستم
کند زمین و زمان را زعدل نورانی
 
امیر معدلت آیین و معدلت گستر
دهد نجات همه خلق از پریشانی
 
خوش آن زمانه و آن روزگار و آن ایام
خوش آن حکومت و آن عدل و عصر روحانی
 
---------------------
 
فرشته سوی زمین با شتاب آمده است
که باز هم قلمم را خطاب آمده است
 
خطاب آمده در چشم چشمه ی شعبان
دوباره ماهی مضمون ناب آمده است
 
خطاب آمده وقت گدایی دلهاست
چرا که حضرت عالیجناب آمده است
 
اگر قیامتِ امشب نبود بی لبخند
یقین می آمد، یوم الحساب آمده است
 
از این خبر شده شیرین دهان قند امشب
که آخرین نمک بوتراب آمده است
 
اگر غلط نکنم جمع سیزده گل سرخ
اگر درست بگویم گلاب آمده است
 
از آخرین خُم خود سر گشوده خدا
بیاورید پیاله شراب آمده است
 
برای اهل خدا رحمت خداوندی
و بر اهالی شیطان عذاب آمده است
 
کسی که مقصد یا من مجیبُ مضطر ماست
به یاری دل پر اضطراب آمده است
 
من از فراز «و خزّانُ العلم» فهمیدم
سؤال های جهان را جواب آمده است
 
چنین که چشم زمین روشن است معلوم است
از آسمان پسر آفتاب آمده است
 
میان کوچه مان بوی یار می آید
گلی رسیده که با او بهار می آید
 
خبر رسیده کسی از تبار باران ها
رسد به داد دل خشکسالی جان ها
 
خبر رسیده که طوفان به پا شود وقتی
نسیم آمدنش می رسد به ایوان ها
 
خبر رسیده که وقتی رسید می شِکُفد
گل از گل همه ی خارهای گلدان ها
 
خبر رسیده که روزی ز مشرق کعبه
دوباره سر بزند آفتاب ایمان ها
 
خبر رسیده که با آیه های چشمانش
پس از ظهور کنند استخاره قرآن ها
 
خبر رسیده ولی ما هنوز هم خوابیم
شبیه مرده ای افتاده در خیابان ها
 
عوض شده است زمانه چنانکه مجنون هم
به خانه خفته و لیلاست در بیابان ها
 
اگر نیاز ببیند بدون ناز آید
چنانکه آب گوارا به کام عطشان ها
 
به جای خوردن نامش به کوچه ی دلمان
فقط شده است «ولی عصر» نام میدان ها
 
دعای عهد نرفته ز یادمان اما
نمانده است کسی روی عهد و پیمان ها
 
اگر چه با دل شیعه کنار می آید
نکردم آنچه ز ما انتظار می آید
 
دعا برای ظهورش دعایمان شده است
تمام آرزوی ربّنایمان شده است
 
قسم به «یابن الانوار ظاهره» نورش
میان ظلمت شب روشنایمان شده است
 
برای آشتی با خدا و توبه ی مان
چقدر واسطه و آشنایمان شده است
 
بیا به سمت ظهورش کمی قدم بزنیم
که انتظار فقط ادعایمان شده است
 
همیشه در وسط جنگِ کشتی و طوفان
به سمت ساحل حق ناخدایمان شده است
 
همیشه آخر خط با نگاه رحمت خود
عوض کننده ی حال و هوایمان شده است
 
همانکه باعث خونگریه های او هستیم
همیشه باعث لبخندهایمان شده است
 
دوباره نیمه ی شعبان و افضل الاعمال
زیارت حرم کربلایمان شده است
 
بیا دوباره برای حسین گریه کنیم
بیا که ناله ی او همنوایمان شده است
 
چقدر با من و تو گریه کرده بر جدّش
چقدر همنفس های هایمان شده است
 
---------------------
 
 زلفت اگر نبود، نسیم سحر نبود
گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود
 
مهر شما به داد تمنای ما رسید
ورنه پل صراط، چنین بی خطر نبود
 
تعداد بی نظیریِ تان روی این زمین
از چهارده نفر به خدا بیشتر نبود
 
پیراهن، اشتیاق نسیمانه ای نداشت
تا چشم های حضرت یعقوب، تر نبود
 
بی تو چه گویمت که در این خاک سرزمین
صدها درخت بود ولیکن، ثمر نبود
 
 ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
 
 این جشن ها برای تو تشکیل می شود
این اشک ها برای تو تنزیل می شود
 
رفتی، برای آمدنت گریه می کنم
چشمانمان به آینه تبدیل می شود
 
بوی خزان گرفته ی پاییز می دهد
سالی که بی نگاه تو تحویل می شود
 
ایمان ما که اکثراً از ریشه ناقص است
با خطبه های توست که تکمیل می شود
 
تقویم را ورق بزن و انتخاب کن
این جمعه ها برای تو تعطیل می شود
 
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
 
 ای آخرین توسل خورشید بام ها
ای نام تو ادامه ی نام امام ها
 
می خواستم بخوانمت اما نمی شود
لکنت گرفته اند زبان کلام ها
 
ما آن سلام اول ادعیه ی توییم
چشم انتظار صبحِ جواب سلام ها
 
آقا! چگونه دست توسل نیاوریم
وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها
 
از جا نماز رو به خدای بهشتی ات
عطری بیاورید برای مشام ها
 
 ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
 
آقا بیا که میوه ی ما کال می شود
جبریل مان بدون پر و بال می شود
 
در آسمان و در شب شعر خدا هنوز
قافیه های چشم تو دنبال می شود
 
یعنی تو آمدی و همه گرم دیدن اند
وقتی کنار پنجره جنجال می شود
 
روز ظهور نوبت پرواز می رسد
روز ظهور بال همه بال می شود
 
بیش از تمام بال و پر یا کریم ها
دست کبودِ فاطمه خوشحال می شود
 
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
 
---------------------
 
دمی که سیر وجودم الی السما می شد
تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد
      
گمان کنم خبر از یار می رسد امشب
که باب فیض الهی به سینه وا می شد
      
به زخم کهنه ی چشم انتظارها دیگر
نگاه مرحمت دلبری دوا می شد
      
چه جلوه ای شده بر ظرف کوچک قلبم
که بند بند وجودم زهم جدا می شد
      
کنار سفره ی زیباترین مسافر عرش
دلم ز پنجه ی تنگ قفس رها می شد
      
به هر نسیم که در زلف یار می پیچد
به هر کرشمه گره ها زکار وا می شد
      
در این زمانه که مردم همه غریبه شدند
در این سکوت کسی با من آشنا می شد
      
چه بیقرار دلم میل سامرا کرده
خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده
      
حریم کوچک سرداب ، عرش اعلا شد
نگار آمد و لبخندها شکوفا شد
      
سلام من به کسی که ز کاخ رم آمد
به ریسمان محبت اسیر آقا شد
      
خدا چه بخت بلندی به او عطا فرمود
ز راه دور رسید و عروس زهرا شد
      
عروس خانه غریب و امام خانه غریب
چقدر شادی این خانواده زیبا شد
      
نشسته یک پدری در کنار گهواره
ترنم لب او نغمه های لالا شد
      
شهادتین به لبهای او چه دیدن داشت
در ابتدا جلواتش شبیه عیسی شد
      
همه ذخیره ی حق در میان گهواره است
عصا بدست نگهبان خانه موسی شد
      
صدا صدای رسول خداست می آید
طنین یارب او مثل پور لیلا شد
      
ستاره ی سحر خانواده سر زده است
خلاصه ی همه ی اهل بیت آمده است
      
دل شکسته بداند قرار یعنی چه ؟
خبر نیامدن از تکسوار یعنی چه ؟
      
نگاه حضرت یعقوب می کند تفسیر
تمام عمر غم انتظار یعنی چه ؟
      
بدست باد سحر بوی پیرهن آید
 نسیم صبح بداند بهار یعنی چه ؟
      
فقط ز خون شهیدان به جلوه می آید
به تیری از مژه طعم شکار یعنی چه ؟
      
ندیده عاشق رویت شدم که فاش کنم
اسیری دل و گیسوی یار یعنی چه ؟
      
کسی که طعم وصالت چشیده می داند
نگاه مرحمت سفره دار یعنی چه ؟
      
بگفت سید بحرالعلوم کی دانید
بغل گرفتن قد نگار یعنی چه
      
دگر برای وصالت بهانه میگیرم
اگر که دیر بیایی زغصه میمیرم
      
ز درد دوریت ای دوست شکوه ها دارم
خوشم اگرچه غریبم ولی تو را دارم
      
تمام سوز دل من زناله های شماست
ز درد هجر تو سوزی در این صدا دارم
      
گدایی در این خانه آرزوی من است
زنام توست اگر زره ای بها دارم
      
الا امیر سحر ای مسافر زهرا
امید وصل ترا بین هر دعا دارم
      
بیا و نامه ی اعمال من مرور نکن
که بر جبین عرق شرم از شما دارم
      
به کام خویش چشیدم غم جدایی را
امید رحمتی از یار آشنا دارم 
      
بیا میان قنوتت مرا ز یاد مبر
که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم
      
به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست
اگر زبان مناجات با خدا دارم
      
قرار ما همه تنگ غروب صحن حسین
هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم
      
چه می شود به نگاهی دلم تکان بدهی
چه می شود شب نیمه رخی نشان بدهی
      
رسیدی و دل ما غرق نور کردی تو
کلیم گشتی و جلوه به طور کردی تو
      
قسم به خون روی دستمال اشک تو
برای روضه دلم را جسور کردی تو
      
شبانه روز شده اشک تو شبیه به خون
ز بس مصیبت کوچه مرور کردی تو
      
همان زمان که لگد خورد مادرت زهرا
ز کو چه های مدینه عبور کردی تو
      
در آن دمی که به هم خورد گیسوان حسین
دل شکسته مادر صبور کردی تو
      
لبان تشنه ی زینب به خون حنجر خورد
زمان بوسه کنارش ظهور کردی تو
      
پی سری که بهم ریخته است ترکیب اش
لسان عمه ی خود را شکور کردی تو
      
میان کوفه شبی کنج خانه ی خولی
چه گریه ها که کنار تنور کردی تو
      
تمام حاجتم این است با دلی پر درد
ترا به حق اسیری عمه ات برگرد
 
منبع:سایت فرهنگی و مذهبی یارگمنام،خبرگزاری مشرق
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
کانال سایت یارگمنام
http://up.yargomnam.ir/view/1839346/channel-telegram-ver2.jpg
با عضویت در کانال تلگرام سایت فرهنگی مذهبی یارگمنام می توانید از آخرین پست های سایت
با خبر شوید و بلافاصله با مدیریت ارتباط برقرار کنید.
رسانه یارگمنام در تلگرام

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • جدیدترین های گالری تصاویر
    آمار سایت
  • کل مطالب : 555
  • کل نظرات : 1037
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 2024
  • آی پی امروز : 139
  • آی پی دیروز : 38
  • بازدید امروز : 156
  • باردید دیروز : 53
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 506
  • بازدید ماه : 1,427
  • بازدید سال : 9,327
  • بازدید کلی : 1,621,303
  • بخش مدیریتی
    کمک مالی
    با سلام خدمت شما بازدید کننده گرامی.
    اگر شما قصد کمک مالی به سایت فرهنگی
    و مذهبی یارگمنام را دارید می تونید با کلیک
    بر روی عکس زیر به صفحه کمک مالی بروید
    و در آن جا توضیحات مربوطه را بخوانید.
    یا علی مدد

    ورود به صفحه کمک مالی